در مطالب گذشته، درباره مزيتهاي معاملات برخط (آنلايـن) سهام در مقايسه با ساير روشهاي خريد و فروش سهام در بورس و همچنين نحوه دسترسـي به سامانه معاملات برخط توضيح داديم و گفتيم که سرمايهگذار، براي استفاده از خدمات معاملات برخط، بايد يک بار به شرکت کارگزاري مراجعه کرده و قـرارداد مربوطه را امضا کند. البته تأکيد کرديم که در روش معاملات برخط (آنلاين)، شرکت کارگزاري موظف است قبلاز ايجاد دسترسي براي استفاده از سامانه معاملات برخط، از آشنايي مشتريان با اصول و مقررات کليـدي مربوط به سرمايهگذاري در بورس اطمينـان حاصل پيدا کرده و پساز ايجاد دسترسي هم به صورت مستمـر، برنامههاي آموزشي براي سرمايهگذار اجرا کند تا وي، همواره با آخرين اطلاعات موردنياز براي سرمايهگـذاري در بورس، آشنا باشـد.
در اين قسمت قصد داريم به چند نکتـه اساسي که سرمايهگذاران براي خريد و فروش برخط (آنلاين) سهام بايد مدنظـر داشته باشند، اشاره کنيم:
1- دسترسي به سامانه معاملات برخط سهام، کاملا رايگان است و شرکتهاي کارگزاري، به اين منظور، هيچ گونه وجهي را از مشتريـان دريافت نميکنند. تنها هزينهاي که سرمايهگذار براي خريد يا فروش اوراق بهادار بايد بپردازد، همان کارمزد و ماليات بسيار اندک است که در چند برنامه قبل، درباره ميزان آن به طور مفصـل توضيـح داديـم.
2- باتوجـه به اينکـه دسترسي به سامانـه معاملات برخط (آنلاين)، ازطريق نام کاربري و رمز عبور امکانپذير است، سرمايهگذار بايد در حفظ و صيانت از آن دقت کافي را داشته باشد و از فاش کردن اطلاعات مربوط به نام کاربري و رمز عبور خود براي ديگران خودداري کند. همچنين بهمنظور رعايت امنيت بيشتر در استفاده از سامانه معاملات برخط، سرمايهگذار بايد حداکثر هر سه ماه يک بـار، رمز عبـور خود را تغيير دهـد.
3- سامانههاي معاملات برخط (آنلاين) سهام، به گونهاي طراحي شدهاند که با حداقل پهناي باند اينترنتي کار ميکنند؛ بنابراين، سرمايهگذاران بهراحتي و حتي با استفاده از اينترنت خانگي ميتوانند از نقاط مختلف در سراسر کشور، نسبت به خريد و فروش سهـام در بورس اقدام کنند.
4- با استفاده از سامانـه معاملات برخط (آنلاين)، ميتوان همواره از آخرين وضعيت موجودي حساب بانکي، سوابق معاملات در بورس و سبد سهـام خود مطلع شد؛ بنابراين، بهتر است همواره اطلاعات مربوطه را کنترل کرده و احيانا اگر مغايرتـي در اين اطلاعات وجود دارد، موضوع را براي پيگيـري بيشتـر، به شرکت کارگـزاري اطلاع دهيـد.
5- اگرچـه سامانههاي معاملات برخط سهام، معمولا ساختار کلي و الگوي يکساني دارند، اما ممکن است برخي تفاوتهاي جزئي نيز بين اين سامانهها وجود داشته باشد، بنابراين توصيه ميشود سرمايهگذاران قبل از استفاده از سامانه معاملات برخط، ازطريق مطالعه بروشورهاي راهنما و يا کسب آموزشهاي لازم، آشنايي کافي با نحوه استفاده از اين سامانه و کارکردهاي متنوع آن را کسب نماينـد.
6- در حال حاضر، اغلب کارگزاران رسمـي بورس، خدمات معاملات برخط (آنلاين) را به سرمايهگذاران ارائه ميدهنـد و شما با مراجعه به هريک از کارگزاران مذکور و انجام فرآيند مربوط، ميتوانيد به سامانه معاملات برخط دسترسي پيدا کنيد.
7- براي مشاهده فهرست کارگزاران بورس، ميتوانيـد به سايت رسمي سازمان بورس و اوراق بهادار به نشاني www.seo.ir مراجعه کنيد.
اميدواريم که با نحوه انجام معاملات برخط سهام در بورس و مزاياي آن در مقايسه با ساير روشها، آشنا شده باشيـد. در مطالب آتي، قصد داريم درباره انواع اوراق بهاداري که در بورس خريد و فروش ميشود، مانند اوراق مشارکت، اوراق اجاره، سهام، حق تقدم سهام، قراردادهاي آتـي و ساير ابزارهاي مالي، بطور مفصل توضيح دهيم.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
همانطور که قول داده بوديم، قصد داريم در چند قسمت آينده، درباره انواع اوراق بهادار براي شما صحبت کنيم. اگر بخواهيم اوراق بهادار را براساس درجه ريسک آنها معرفي کنيم، نخست بايد به سراغ اوراق مشارکت برويم. چون اين اوراق، بازدهي تضمين شده دارد و بنابراين، هيچگونه ريسکي را متوجه سهامـدار نميکنـد. اما اوراق مشارکت چيست؟
اوراق مشارکت
همان طور که از اسم اين اوراق هم مشخص است، اوراق مشارکت اوراق بهاداري است که بيانگر مشارکت دارنده آن در يک طرح است. اجازه بدهيد با يک مثال توضيح دهيم. فرض کنيـد يک شرکت پتروشيمي براي راهاندازي خط توليد جديد، به 200 ميليارد تومان سرمايه جديد نيـاز دارد. همچنين براساس بررسيهاي کارشناسي، درصورت راهاندازي اين خط توليـد، سرمايه صرف شده براي آن ظرف مدت 4 سال پس از راهاندازي، از محل افزايش درآمد ناشي از فروش محصولات جديد، جبران شده و ميزان سوداوري شرکت هم طي اين مدت، سالانه 25 تا 30 درصد افزايش خواهد يافت، به بيان ديگر، طرح مذکور داراي توجيه اقتصادي است.
در چنين حالتي، يکي از روشهايي که شرکت خودروساز ميتواند براي تأمين سرمايه موردنيـاز خود از آن استفاده کنـد، انتشار اوراق مشارکت است. به اين ترتيب، شرکت خودروسازي با فروش اين اوراق به سرمايهگذاران، منابع مالي مورد نياز خود را از آنها تأمين کرده و سرمايهگذاران نيز در ازاي اين مشارکت، به نسبت سرمايـه خود در منافع حاصل از راهاندازي خط توليد جديـد شريک خواهنـد شد.
مهمترين جذابيت اوراق مشارکت در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار مانند سهام، تضمين پرداخت سود است، به اين معنـا که دارنده اوراق مشارکت اطمينان دارد که سود مشخص و تضمينشدهاي را بهعنوان سود عليالحساب، در فواصل زمانـي معيـن، دريافت ميکند. اما چه کسي، پرداخت حداقل سود را تضمين ميکند؟
طبيعتا شرکت يا سازمان منتشرکننده اين اوراق نميتواند خودش، پرداخت سود اوراق را هم تضمين کند. در حال حاضـر، سود اغلب اوراق مشارکتي که در کشور منتشر ميشود، توسط بانکها و موسسات مالي معتبر و يا دولت، تضمين ميشود، بنابراين، خريدار اين اوراق اطمينان دارد که در سررسيدهاي مشخص، سود تعهدشده را دريافت ميکنـد. در مورد اوراق مشارکت، بايد به چند نکتـه توجه داشت:
1- همان طور که قبلا هم گفتيم، بين ريسک و بازده رابطه مستقيـم وجود دارد، بنابراين اوراق مشارکت، با توجه به اينکه بازدهي تضمين شده دارند و ريسکي را متوجه سرمايهگذار نميکنند، بنابراين بازده مورد انتظار آنها هم در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار، کمتـر است.
2- سود تضمينشده اوراق مشارکت، به صورت عليالحساب به دارنده اوراق پرداخت ميشود، به اين معنا که پس از پايان پروژه و در سررسيد نهايي، ناشر اوراق موظف است سود قطعي پروژه را محاسبه کرده و درصورتي که سود قطعي پروژه، بيشتر از سود عليالحساب پرداختي به خريداران اوراق باشد باشد، مابهالتفاوت را به آنها پرداخت نمايد. البته، درصورتي که سود قطعي پروژه، از سود عليالحساب پرداختي کمتر باشد، جبران مابهالتفاوت برعهده ضامن اوراق مشارکت است و ضرر و زيانـي از اين بابت، متوجه خريدار اين اوراق نيست.
3- سود اوراق مشارکت، معاف از پرداخت ماليات است و اين موضوع نيز يکي از جذابيتهاي سرمايهگذاري در اوراق مشارکت محسوب ميشود.
4- اوراق مشارکت، اغلب بينام منتشر شده و فردي که اين اوراق را در اختيار دارد، مالک آن شناخته ميشود، بنابراين بايد از اوراق مشارکت نيز همانند اسکناس و بلکه بيشتر از آن، مراقبت کرد. البته، بانکها معمولا اين امکان را براي خريداران اوراق مشارکت فراهم ميکنند که بتوانند اوراق خريداري شده را نزد بانک، به امانت بگذارند تا از مواردي مانند سرقت، آتشسوزي و... در امان باشد.
5- سود اوراق مشارکت، در فواصل زماني تعيين شده (مثلا يك ماهه يا سه ماهه) و ازطريق برگههايي که همراه اوراق مشارکت، به خريدار تحويل ميشود، به وي پرداخت ميشود. درصورتي که فرد اوراق مشارکت را نزد خود نگهداري کند، هنگام تحويل برگههاي دريافت سود به بانک، بايد اصل اوراق مشارکت را هم به همراه داشته باشند تا مالکيت فرد بر اين اوراق، توسط بانک احراز شود. البته، همان طور که گفته شد، خريدار اوراق مشارکت ميتواند اوراق خود را نزد بانک به امانت گذارده و با پرداخت کارمزد جزئي، از بانک بخواهد تا سود اوراق را در سررسيدهاي تعيين شده، به صورت منظم به حسابش واريز نمايد.
6- باتوجه به اينکه طرحهايي که براي تأمين مالي آنها، اوراق مشارکت منتشر ميشود، معمولا طرحهاي زمانبر هستند، بنابراين اوراق مشارکت نيز اغلب با سررسيدهاي سه تا چهارساله منتشر ميشوند. اما اگـر خريدار اوراق به هر دليل، قبل از دوره سررسيد به پول خود نياز پيدا کرد، ميتواند با مراجعه به يکي از شعب بانکي که اوراق را از آن خريداري کرده، ضمن تحويل اوراق مربوطه به بانک، اصل پول خود را دريافت نمايد. طبيعتا سودهاي دريافتي تا تاريخ تحويل اوراق به بانک نيز به عنوان سود دوره مشارکت، متعلق به فـرد ميباشد. البته معمولا درصورت تسويه زودتر از موعد، بانکها نرخ سود قابل پرداخت به مشتري را اندکي کاهش داده (مثلا از 20 درصد به 19 درصد) و مابهالتفاوت نرخ جديد با نرخ پرداختي تا آن زمان را، از مشتري دريافت ميکنند.
7- درصورتيکه اوراق مشارکت در بورس يا فرابورس نيز پذيرفته شده باشند، دارنده اين اوراق ميتواند براي فروش آنها قبل از سررسيد، به يکي از شرکتهاي کارگزاري بورس مراجعه کرده و براساس روشي که در برنامههاي قبل توضيح داديم، نسبت به فروش اوراق خود اقدام نمايد. در اين صورت، طبيعتـا اوراق مشارکت نيز همانند سهام، براساس قيمتي که در بورس براي آن متقاضي وجود داشتـه باشد، فروختـه خواهد شد و سود دارنده اوراق مشارکت نيز از بابت تسويه زودتر از موعد، کاهش نمييابد.
در پايان هم به اين نکته اشاره کنم که در حال حاضر، علاوهبر شرکتهاي فعال در بخش خصوصي، دولت و شهرداريها هم براي تأمين منابع مالي موردنياز براي پروژههاي عمراني، زيربنايي و...، اقدام به انتشار اوراق مشارکت مينمايند. ساخت خطوط جادهاي و ريلي، سـد، تونل، نيروگاه، مجتمعهاي اداري و مسکوني و...، نمونههايي از مواردي است که دولت و يا شهرداريها، براي تأمين مالي آنها اقدام به انتشار اوراق مشارکت ميکنند و تبليغات آنها هم در رسانهها، به وفور مشاهده ميشود.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
يکي از سؤالاتي که ممکن است درخصوص اوراق مشارکت براي خيلي افراد پيش بيايد، اين است که باتوجه به اينکه سود اين اوراق، تضمين شده است، آيا سرمايهگذاري در آنها اشکال شرعي ندارد؟ چه تفاوتي ميان اوراق مشارکت که در ايران و برخي کشورهاي اسلامي منتشر ميشود، با اوراق قرضه که در ساير کشورها منتشر ميشود وجود دارد درصورتيکه در هر دو نوع اوراق، سود تضمينشده به سرمايهگذاران پرداخت ميشود؟ در اين بخش، قصد داريم به اين سؤالات پاسخ دهيم.
براي پاسخ به اين سؤال بايد توجه كنيم كه دريافت هر نوع سود تضمينشده غير شرعي نيست. به عبارت ديگر برخي از سودهاي تضمينشده مشكل شرعي دارند اما برخي ديگر بياشكال هستند. براي روشنشدن بحث، بايد به تفاوتهاي بين اوراق مشاركت و اوراق قرضه توجه كنيم.
اگر بهخاطر داشته باشيد، در توضيح اوراق مشارکت گفتيم که سرمايهگذار، با خريد اوراق مشارکت، در پروژه معيني مثل احداث جاده، نيروگاه و... مشارکت کرده و طبيعتا، در سود آن پروژه سهيم خواهد شد. بنابراين، پشتوانـه اوراق مشارکت، يک دارايـي مشخص، مثل نيروگاه، جاده، سـد و يا يک خط توليـد است. اما در اوراق قرضه، اين چنيـن نيست. از اسم اين اوراق هم مشخص است كه منتشرکننده اوراق از سرمايهگذار، پول قرض ميکند، اما اين که اين پول با چه هدفي و براي چه کاري قرض ميشود، مشخص نيست. بنابراين، خريدار اوراق قرضه در واقع، پول خود را بابت کاري که نميداند چيست، در اختيار منتشرکننده اوراق قرار داده و ناشر اوراق نيز به وي، سـود ميپردازد.
اين اولين نكتهاي است كه اوراق قرضه را غير شرعي ميكند؛ چرا كه براساس تعاليم اسلامي، ربـا که يکي از بزرگترين گناهان به شمار ميرود، زماني اتفاق ميافتد که فردي، چيزي (اعم از پول يا غير از آن) را به کسي قرض دهد و شرط کند که هنگام پس دادن، بايد بيشتر از اصل سرمايـه را به وي بازگرداند. مثلا فردي 100 هزار تومان به کسي قرض دهد و شرط کند که هنگام پسدادن پول، بايد 120 هزار تومان به وي بازگرداند. آنچه که در اوراق قرضه اتفاق ميافتد، دقيقا همين حالت است اما در اوراق مشارکت چنين چيزي رخ نميدهد؛ زيرا سرمايهگذار با خريد اوراق مشارکت، در ايجاد و يا توسعه يک دارايي معين، مثل سد، جاده و... مشارکت کرده و سودي که دريافت ميکند، بابت مشارکت در اين کار است؛ امري که از لحاظ شرعي نهتنها اشکالي ندارد، بلکه پسنديده نيز هست.
دومين مساله اين است كه در اوراق قرضه مشخص نيست که منتشرکننده (ناشر) اين اوراق، پول را براي چه کاري صرف خواهد کرد. چه بسا پول ناشي از فروش اوراق قرضه، صرف کارهايـي شود که ازنظر اسلام، جايز نيست اما در اوراق مشارکت، پروژهاي که قرار است تأمين مالي براي آن انجام شود، کاملا مشخص و مورد تأئيد بوده و به سرمايهگذاران از قبل، اعلام ميشـود.
بد نيست به اين نکته هم اشاره کنيم که براي انتشار اوراق مشارکت، شرکت يا دستگاهي که قصد انتشار اين اوراق را دارد، ابتدا بايد طرح توجيه اقتصادي درباره پروژهاي که قرار است اوراق مذکور، براي تأمين مالي آن منتشر شود، تهيه نمايد. تنها درصورت تأئيد اين طرح توسط نهادهاي مربوط مثل بانک مرکزي و سازمان بورس، شرکت اجازه انتشار اوراق مشارکت را خواهد داشت. همچنين نرخ سود عليالحساب اوراق مشارکت نيز براساس طرح توجيه اقتصادي و البته، در چارچوب سياستهاي پولي و مالي کشور، تعييـن و به سرمايهگذاران اعلام ميشود. بدين ترتيب مشخص است كه نظارت لازم بر اين مساله از سوي نهادهاي مسؤول صورت ميگيرد.
مجددا يادآور ميشود ناشر اوراق مشارکت بايد پس از پايان طرح و در سررسيد نهايي اوراق، سود قطعي طرح را محاسبه کرده و درصورتي که سود قطعي از سود پرداختي به سرمايهگذاران بيشتر باشد، مابهالتفاوت را به آنان پرداخت نمايد. البته، درصورتي که سود قطعي پروژه، از سود عليالحساب پرداختي کمتر باشد، جبران مابهالتفاوت برعهده ضامن اوراق اوراق مشارکت بوده و ضرر و زياني از اين بابت، متوجه خريدار اين اوراق نيست.
خب، فکر ميکنم با اوراق مشارکت و تفاوتهاي آن با اوراق قرضه، تا اندازهاي آشنا شديـد. در قسمتهاي بعد، درباره ساير انواع اوراق بهادار صحبت خواهيـم کرد.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
در قسمتهاي قبل گفتيم كه علاوهبر اوراق مشاركت كه جزو اوراق بهادار بدون ريسك محسوب ميشوند، نوع ديگري از اوراق بهادار به نام \"اوراق اجاره\" هم در بورس خريد و فروش ميشود كه اين اوراق نيز مانند اوراق مشاركت، داراي سود معين و تضمينشده هستند.
در اين بخش، قصد داريم درباره اوراق اجـاره صحبت كنيم.
اگر به خاطر داشته باشيد، در معرفي اوراق مشاركت گفتيم كه اين اوراق، به اين دليل اوراق مشاركت نامگذاري شده است كه در واقع، خريدار اين اوراق با منتشركننده (ناشر) اوراق، در يك طرح مشخص مانند احداث نيروگاه، جاده، سد و... مشاركت كرده و در منافع ناشـي از اين طرح، سهيم ميشود، بنابراين، اوراق مشارکت نشاندهنده نوعي رابطه شراکت بين فروشنده و خريدار اين اوراق ميباشد.
در اوراق اجاره هم ارتباطي مشابهِ اوراق مشاركت ولي در قالب رابطه موجر و مستأجري، بين خريدار و فروشنده اين اوراق برقرار ميشود. اجازه بدهيد با يك مثال، توضيـح دهيم.
فرض كنيد يك شركت هواپيمايي براي افزايش ظرفيت حمل و نقل مسافر، نياز به يك فروند هواپيماي جديد دارد، اما در حال حاضر، منابع مالي لازم براي خريد هواپيما را در اختيار ندارد. فکر ميکنيد چه گزينه ديگري به جز خريـد، پيش روي اين شرکت قـرار دارد؟ همان طور كه اگر كسي قادر به خريد منزل براي سكونت نباشد، اقدام به اجاره منزل مسكوني ميكند، شرکت هواپيمايي هم ميتواند هواپيماي مورد نياز خود را اجاره کرده و در فواصل زماني مشخص، به مالک هواپيما اجاره بها بپـردازد.
اين امكان از طريق انتشار اوراق اجاره، براي شرکت هواپيمايـي فراهم ميشود. اما چگونـه؟ انتشار اوراق اجاره ازطريق يک نهاد مالي به نام \"نهاد واسط\" انجام ميشود، به اين صورت که ابتدا، نهاد واسط اوراق اجاره را منتشر و ازطريق شبکه بانکي و يا بازار سرمايه، اين اوراق را براي فروش، عرضه ميکند. با فروش اين اوراق به سرمايهگذاران، منابع مالـي لازم براي خريد هواپيما در اختيار نهاد واسط قرار ميگيرد. سپس نهاد واسط به وكالت از سرمايهگذاران، هواپيماي موردنظر را خريداري كرده و براي دوره مشخص، به شركت هواپيمايي اجاره ميدهد. شركت هواپيمايي هم که با استفاده از اين هواپيماي جديد، توانسته است درآمد خود را افزايش دهد، در فواصل زماني معين (مثلا هر سه ماه يكبار)، اجاره بها را به شركت واسط پرداخت ميكند و شركت واسط نيز كه در واقع، وكيل سرمايهگذاران محسوب ميشود، مبلغ اجاره بها را به آنها پرداخت مينمايد.
در پايان دوره اجاره نيز شرکت واسط به وکالت از سرمايهگذاران، هواپيمـا را به قيمت اسمي، يعني همان قيمتي که خريداري کرده است، به شرکت هواپيمايي فروخته و اصل پول خريداران اوراق اجاره را به آنها باز ميگرداند. اجازه بدهيـد يک بار ديگر، فراينـد عرضه اوراق اجاره در مثال فـوق را به شكل دقيقتر مرور کنيم:
1- دريافت مجوزهاي لازم از سازمان بورس و اوراق بهادار
2- انتشار اوراق اجاره توسط نهاد واسـط و فروش اين اوراق به سرمايهگذاران
3- خريد هواپيمـا توسط نهاد واسـط، با منابع مالي حاصل از فروش اوراق اجاره
4- اجارهدادن هواپيمـا به شرکت هواپيمايـي
5- دريافت اجارهبهـا از شرکت هواپيمايي، توسط نهاد واسط و پرداخت اجارهبها به سرمايهگذاران در فواصل زماني تعيين شده
6- فروش هواپيما در پايان دوره اجاره به همان قيمت خريد، توسط نهاد واسط و بازگرداندن اصل پول به سرمايهگذاران
شکل بسيار ساده فرآيند انتشار اوراق اجاره
نکتهاي که بايد مدنظر قرار گيرد، اين است که سود حاصل از سرمايهگذاري در اوراق اجاره، در واقع همان مبالغ اجارهبهايي است که خريداران اوراق، در طول دوره اجاره دريافت ميکنند. اين مبلغ، معمولاحداقل معـادل سود اوراق مشارکت و حتي بعضا، مقداري بيشتر تعيين ميشود تا اوراق اجاره، جذابيت لازم را براي سرمايهگذاران داشته باشند. همچنين سود حاصل از اوراق اجاره نيـز همانند سود حاصل از اوراق مشارکت، از پرداخت ماليات معاف است.
نكته ديگـر اينکه در اوراق اجاره نيز همانند اوراق مشارکت، خريداران اوراق به نسبت ميزان سرمايهگذاري، مالک دارايـي محسوب ميشونـد و بر همين اساس، اجارهبها دريافت ميکنند، بنابراين، اوراق اجاره نيز همانند اوراق مشارکت، يک اوراق بهادار اسلامي محسوب ميشود که به پشتوانه يک دارايي معين (مثل هواپيما) منتشر شده است.
در اين قسمت، تلاش کرديم اوراق اجاره را در قالب مثال شرکت هواپيمايي، به شما معرفي کنيم. البته توجه داشته باشيـد که اوراق اجاره، فقط براي اجاره هواپيما به کار برده نميشود و تأمين منابع مالي موردنياز براي هر نوع دارايي بادوام مانند خودروهاي سبک و سنگين، ساختمان، ماشينآلات صنعتي و... که قابليت اجارهدادن را داشته باشند، ازطريق انتشار اوراق اجاره ممکن است. در ايران هم تاکنون شرکتها براي موارد متعددي همچون تأمين هواپيـما، توربينهاي گازي، واگن قطار، ساختمان و... اوراق اجاره منتشر کردهاند که در تمامي موارد، با استقبال بسيار خوب سرمايهگذاران مواجه شده است.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
در قسمت گذشته، ضمن معرفي اوراق اجاره بهعنوان يکياز انواع اوراق بهادار اسلامي با سود مشخص و تضمينشده، گفتيم که انتشار اوراق اجاره، توسـط يک نهاد مالـي به نام \"نهاد واسط\" انجام ميشود؛ به اين صورت که نهاد واسط اوراق اجاره را به سرمايهگذاران فروخته و با وجوه حاصل از آن، دارايي موردنياز شرکت متقاضي (مثلا هواپيما براي شرکت هواپيمايي) را خريداري کرده و به شرکت مذکور اجاره ميدهد.
در طول دوره اجاره نيز نهاد واسط، مبالغ اجاره بها را از آن شرکت دريافت کرده و به دارندگان اوراق که در واقع مالک دارايـي هستند، پرداخت مينمايد.
سؤالي که ممکن است در اين خصوص، براي شما به وجود آمده باشد، اين است که اساسـا نقش نهاد واسط چيست و اگر اين نهاد از فرايند انتشار اوراقاجاره حذف شود، چه مشکلي ايجاد خواهد شد؟
باز گرديم به مثال شرکت هواپيمايي. در اين مثال گفتيم که نهاد واسط هواپيما را با منابع مالي حاصل از فروش اوراق اجاره به سرمايهگذاران، خريداري کرده و سپس به شرکت هواپيمايي، اجاره ميدهد. حال فرض کنيد نهاد واسط از اين فرآيند حذف شود. چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ طبيعتا سرمايهگذاران بايد مبالغ مختلفي را که در اختيار دارند، يکجا جمع کرده، هواپيما را خودشان خريداري کنند و در قالب قراردادهاي جداگانه، سهم خود از هواپيما را به شرکت هواپيمايي اجاره دهنـد! همچنين هرکدام، مستقيم با شرکت هواپيمايي در ارتباط بوده و مبالـغ اجارهبهاي خود را دريافت نمايند. در پايان دوره اجاره هم بايد همه سرمايهگذاران، با شرکت هواپيمايي، قراردادهاي فروش جداگانه منعقد کرده و سهم خود از هواپيما را به شرکت مذکور بفروشند. مشخص است كه اين كار بسيار دشوار و پردردسر است. هم سرمايهگذاران و هم شركت هواپيمايي درگير مجموعهاي از روابط كاري خواهند شد كه انجام آن وقت و انرژي بسيار زيادي از طرفين خواهد گرفت. بنابراين، نهاد واسط اين نقش را به عهده ميگيرد تا فعاليت اقتصادي طرفين تسهيل شود.
نهاد واسط، همان طور که از اسمش هم مشخص است، نقش واسطه بين خريداران اوراق اجاره، به عنوان موجر و شرکت متقاضي دارايي، به عنوان مستأجر را ايفا ميکند. اين نهاد از يکسو، وکيل سرمايهگذاران محسوب ميشود؛ زيرا به وکالت از آنها و با استفاده از وجوه ناشياز فروش اوراق اجاره، دارايـي موردنظر را خريداري کرده و اين دارايي را در قالب قرارداد مشخص، به شرکت متقاضي اجاره ميدهد. از سوي ديگر به وکالت از شرکت متقاضي، برخي امور ازجمله پرداخت مبالغ اجاره بها به خريداران اوراق اجاره را انجام ميدهـد.
بنابراين، اگر بخواهيم در يک جمله، نقش نهاد واسط را در فرايند انتشار اوراق اجاره توضيح دهيم، اين نهـاد نقش وکيل دوجانبـه سرمايهگذار (موجـر) و متقاضي دارايـي (مستأجر) را ايفا ميکند.
به دليل اهميت نقش نهـاد واسـط در فرايند انتشار اوراق اجاره، مجلس شوراي اسلامي نيز در قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالـي جديد که يکي از قوانين مهم و مرجع در بازار سرمايه محسوب ميشود، اين نهاد مالي را به رسميت شناخته است. در اين قانون، نهاد واسط اينگونـه تعريف شده است:
\" نهاد واسـط، يکي از نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است که ميتواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامي، نسبت به تأمين مالي از طريق انتشار اوراق بهادار اقدام نمايد\"
همانطور که قانون هم صراحت دارد:
اولا نهاد واسط، يک نهاد مالي است و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعاليت ميکند، بنابراين نظارت دقيق بر عملکرد اين نهاد توسط سازمان بورس صورت ميگيرد.
ثانيا نقش نهاد واسـط، تأمين مالي ازطريق انتشار اوراق بهادار براساس عقود اسلامي است، بنابراين کليه ملاحظات شرعي در انتشار اوراق بهادار توسط نهاد واسط، مدنظر قرار گرفته و اين اوراق، براساس عقود اسلامي، مانند عقد مشارکت، عقد اجاره و يا ساير عقود اسلامي، منتشر ميشود
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
اگر دو قسمت گذشته را مطالعه کرده باشيد، با اوراق اجاره و نحوه انتشار اين اوراق آشنا شدهايد. يکبار ديگر، خيلي سريع توضيح ميدهيم که در اوراق اجـاره، يک نهاد واسط به وکالت از سرمايهگذاران و با پولي که از محل فروش اوراق اجاره به آنها به دست ميآورد، دارايي موردنياز شرکت متقاضي را خريداري کرده و به وي اجاره ميدهد. همچنيـن اقساط اجارهبها که در واقع سود خريداران اوراق اجاره محسوب ميشود، توسط نهاد واسط دريافت شـده و به سرمايهگـذاران پرداخت ميکنند. در پايان دوره اجاره هم دارايي به قيمت اوليه، فروخته شده و اصل پول سرمايهگذاران به آنها عودت داده ميشود.
اما پرداخت سود اوراق اجاره در طول دوره و همچنين پرداخت اصل پول سرمايهگذاران در پايان دوره اجاره، چگونه تضمين ميشود؟ اينجاست که نقش يکي ديگر از ارکان انتشار اوراق اجاره، يعني \"ضامن\" مشخص ميشود. در ادامه، قصد داريـم درباره ضامن، براي شما صحبت کنيم.
ضامن در فرآيند انتشار اوراق اجاره چه نقشي دارد؟
ضامن، در واقع بازپرداخت اصل سرمايـه و همچنين سود سرمايهگذاران در اوراق اجاره را تضمين ميکند، به اين معنا که اگر شرکت منتشرکننده اوراق اجاره، به هر دليلي از عهده انجام تعهدات خود مبنيبر پرداخت سود سرمايهگذاران در طول دوره اجاره (که در واقع، همان مبالغ اجارهبهاست) و يا اصل سرمايه آنها در پايان دوره اجاره بر نيامد، ضامن متعهد است اين مبالـغ را بلافاصله، به سرمايهگذاران پرداخت نمايـد.
براساس مقررات موجود، تنها مؤسسات و نهادهاي مالي معتبر مانند بانکها، مؤسسات مالي و اعتباري تحت نظارت بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران و شرکتهاي بيمه ميتوانند نقش ضامن را در فرآيند انتشار اوراق اجاره، ايفا کننـد، زيرا ضامن، بايد بتواند بهراحتي از عهـده تعهدات خود برآيـد.
ساير ارکان اوراق اجاره
تاکنون چهار رکن اصلي دخيل در فرايند انتشار اوراق اجاره را به شما معرفي کردهايم:
1- منتشرکننده اوراق اجـاره که اصطلاحا از آن، به \"بانـي\" هم ياد ميشود، مثل شرکت هواپيمايي
2- \"دارندگان\" اوراق اجاره که با هدف سرمايهگذاري، اقدام به خريد اين اوراق ميکنند
3- \"نهاد واسط\" که نقش واسطه بين بانـي و دارندگان اوراق را ايفا ميکند
4- \"ضامن\" که پرداخت اصل سرمايه و سود دارندگان اوراق را تضمين ميکند
علاوهبر اين چهار رکن، ارکان ديگري هم در فرايند انتشار اوراق اجاره دخيل هستند که مهمترين آنها عبارتنـد از:
5- عامل فروش: عامل فروش، در واقع وظيفه عرضه اوليه اوراق اجاره به سرمايهگذاران را برعهده دارد. بانکها و موسسات مالي و اعتباري تحت نظارت بانک مرکزي و همچنين شرکتهاي کارگزاري رسمي بورس، ميتوانند بهعنوان عامل فروش اوراق اجاره، ايفاي نقش کنند. پس از عرضه اوليه اوراق اجاره توسط عامل فروش، معاملات ثانويه اين اوراق در بازار سرمايه انجام ميشود. منظور از معاملات ثانويـه اين است که احتمال دارد فردي، تمايل نداشته باشد اوراق اجاره خود را تا پايان دوره سررسيد نگه دارد. اين فرد ميتواند به يکي از شرکتهاي کارگزاري مراجعه کرده و اوراق اجاره خود را براي فروش عرضه کند. طبيعتا افرادي هم هستند که در عرضه اوليه، موفق به خريد اوراق اجاره مذکـور نشدهاند و تمايل دارند اين اوراق را خريداري کننـد. توجه نماييد كه معاملات ثانوي اين اوراق صرفا در بازار سرمايه (شامل بورس و يا فرابورس) انجام ميشود.
6- عامل پرداخت: کليه پرداختهايي که به دارندگان اوراق اجاره صورت ميگيرد، شامل پرداخت اجارهبها يا در واقع، سود اوراق اجاره و همچنين پرداخت اصل سرمايه دارندگان اوراق اجاره در پايان دوره، توسط عامل پرداخت صورت ميگيرد. در واقع، عامل پرداخت وجوه مربوطه را از شرکت منتشرکننده اوراق (بانـي)، دريافت کرده و به سرمايهگذاران پرداخت مينمايـد.
7- بازارگـردان: فرض کنيد اوراق اجارهاي، با سررسيد چهار ساله را خريداري کردهايد. طبيعتا شما ميتوانيد اين اوراق را تا پايان دوره اجاره، نگهداري کرده و ضمن دريافت سود در فواصل زماني مشخص، اصل سرمايه خود را هم در پايان دوره اجاره دريافت کنيد. اما ممکن است زودتر از زمان سررسيد قصد داشته باشيد اين اوراق را بفروشيد، در اين حالت، انتظار داريد بهراحتي بتوانيد اوراق اجاره خود را به پول نقـد تبديل کنيد. يکي از مهمترين وظايف بازارگردان، همين موضوع، يعني تضمين نقدشوندگي اوراق اجاره است. بنابراين، وقتي شما براي فروش اوراق اجاره خود به شرکت کارگزاري مراجعه ميكنيد و درخواست شما ازطريق کارگزاري، وارد سامانه معاملات بورس ميشود، درصورتي که در آن زمان خريداري براي اوراق وجود نداشته باشد، بازارگردان وظيفه دارد با خريد ايـن اوراق، نقدشوندگـي آن را تضمين کند.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
تاکنون توضيح دادهايم که اوراق اجاره همانند اوراق مشارکت، يکي از انواع اوراق بهادار با درآمد ثابت محسوب ميشود، زيرا خريدار اين اوراق در فواصل زماني تعيين شده، سود معيني را از ناشر اوراق دريافت ميکند. در اين قسمت، قصد داريم انواع اوراق اجاره را به شما معرفي کنيم. اوراق اجاره را به دو شيوه، ميتوان طبقهبنـدي کرد.
طبقهبندي اول، براساس نوع قرارداد اجاره است. براساس اين طبقهبندي، اوراق اجاره به دو نوع 1- اوراق اجاره به شـرط تمليک و 2- اوراق اجاره عـادي تقسيمبندي ميشوند.
1- اوراق اجاره به شرط تمليک
همانطور که از اسم اين اوراق هم مشخص است، نوع قرارداد در اين اوراق، قرارداد اجاره به شرط تمليک است. اجازه بدهيد برگرديم به مثال شرکت هواپيمايي. اگر به خاطر داشته باشيد، در اين مثال گفتيم که نهاد واسط پس از انتشار و فروش اوراق اجاره، با پول حاصل از آن هواپيماي موردنياز شرکت هواپيمايي را خريده و سپس هواپيما را به اين شرکت اجاره ميدهد. همچنين مبالغ اجارهبها را که در واقع سود سرمايهگذاران محسوب ميشود، در فواصل زماني مشخص از شرکت هواپيمايي دريافت و به سرمايهگذاران پرداخت مينمايد. در مثال مذکور، گفتيم که در پايان دوره اجاره، نهاد واسط هواپيما را به قيمت اوليه، به شرکت هواپيمايي فروخته و اصل پول سرمايهگذاران را بازميگرداند. معني اجاره به شرط تمليک، دقيقا همين است، زيرا همزمان با انعقاد قرارداد اجاره، شرکت هواپيمايي متعهد ميشود که هواپيما را در پايان دوره اجاره، به قيمت مشخص و تعيينشده از نهاد واسط خريـداري کند. به بيان ديگر، هواپيما با اين شرط به شرکت هواپيمايي اجاره داده ميشود که پس از پايان دوره اجاره، آن را با قيمت معين، بخرد. اين نوع اوراق اجاره را که براساس قرارداد اجاره به شرط تمليک منعقد ميشود، اوراق اجاره به شرط تمليک ميگويند. اوراق اجارهاي که تاکنون در کشور ما منتشر شده است، همگي از نوع اجاره به شرط تمليک بوده و به همين علت، سرمايهگذار از ابتدا مطمئن است که در پايان دوره اجاره، اصل سرمايه خود را دريافت ميکند.
2- اوراق اجاره عادي
اگر در مثال شرکت هواپيمايي، از قبل شرط نشده باشد که هواپيما در پايان دوره اجاره، توسط شرکت هواپيمايي خريداري شود، چه اتفاقي ميافتاد. در اين صورت، نهاد واسط که وکيل دارندگان اوراق اجاره، به عنوان مالکان هواپيما محسوب ميشود، بايد در پايان دوره اجاره هواپيـما را بفروشد و سهم هريک از دارندگان اوراق را به نسبت ميزان سرمايهگذاري آنها، پرداخت نمايد. طبيعتا ممکن است هواپيما با قيمتي بالاتر يا پائينتر از قيمت اوليه، فروخته شود، بنابراين، برخلاف اوراق اجاره به شرط تمليک، در اوراق اجاره عادي، تضميني وجود ندارد که در سررسيد اوراق، عين مبلغ سرمايهگذاري افراد به آنها پرداخت شود و ممکن است اين مبلغ، بيشتر يا کمتر از مبلغ سرمايهگذاري اوليه باشد. پس طبيعتا اوراق اجاره عادي در مقايسه با اوراق اجاره به شرط تمليک، ريسک بيشتري دارد. در ايران، تاکنون اوراق اجاره عادي منتشر نشده و همه اوراق منشر شده، اوراق اجاره به شرط تمليک بوده است.
تقسيمبندي دوم اوراق اجاره، تقسيمبندي براساس هدف از انتشار اوراق است. براساس اين طبقهبندي، اوراق اجاره ممکن است براي يکي از سه هدف زير تقسيمبندي شود:
1- اوراق اجاره با هدف تأمين دارايي:
مثالي که درباره شرکت هواپيمايي ذکر کرديم، نمونه مشخصي از اوراق اجاره تأمين دارايي است، زيرا در اين مثال، شرکت هواپيمايي براي افزايش ظرفيت جابجايي مسافر، با کمبود هواپيما مواجه است و براي تأمين هواپيماي موردنظر خود، اقدام به انتشار اوراق اجاره (ازطريق نهاد واسط) مينمايد، به اين ترتيب ميتواند بدون نياز به پرداخت مبالغ هنگفت براي خريد هواپيما، به عنوان يک دارايـي، آن را اجاره کند.
2- اوراق اجاره با هدف تأمين نقدينگي:
در مثال قبل، فرض کنيد شرکت هواپيمايي، به اندازه کافي هواپيما براي جابجايي مسافر در اختيار دارد، اما با مشکل کمبود نقدينگي براي ساير فعاليتهاي خود مواجه است. براي حل اين مشکل، شرکت هواپيمايي ميتواند يک يا چند هواپيماي خود را ازطريق نهاد واسط، به سرمايهگذاران (خريداران اوراق اجاره) فروخته و مجددا از آنها اجاره نمايد. به اين ترتيب، شرکت هواپيمايي ميتواند با پولي که از محل فروش هواپيماي خود به خريداران اوراق اجاره بدست ميآورد، نقدينگي موردنظر خود را تأمين کند و در عين حال، هواپيما را هم در اختيار داشته باشد، با اين تفاوت که قبلا هواپيما تحت مالکيت شرکت هواپيمايي بوده و الان، هواپيما در اجاره شرکت هواپيمايي است و خريداران اوراق اجاره، مالک آن محسوب ميشوند.
3- اوراق اجاره رهنـي:
يکي از انواع قراردادهايي که بانکها و شرکتهاي ليزينگ براساس آن به متقاضيان تسهيلات پرداخت ميکنند، قرارداد اجاره به شرط تمليک است. براساس اين قرارداد، بانک دارايي موردنظر متقاضي را خريداري کرده و در قالب قرارداد اجاره به شرط تمليک براي دوره مشخص (مثلا 4 ساله)، به وي واگذار ميکند. طبيعتا در طول دوره اجاره، دارايي متعلق به بانک بوده و متقاضي، بايد بابت استفاده از آن به بانک اجاره بپردازد. در پايان دوره اجاره هم متقاضي، با پرداخت مبلغ از پيش تعيين شده به بانک، دارايي را به مالکيت خود در ميآورد. براي مثال، بانک هواپيمايي را در قالب قرارداد اجاره به شرط تمليک چهار ساله/ به يک شرکت هواپيمايي واگذار مي کند. در اين حالت بانک تا پايان دوره اجاره مالک هواپيما بوده و از شرکت هواپيمايي اجاره دريافت مي کند.
حال فرض کنيد پس از دو سال (يعني قبل از موعد سررسيد اجاره)، بانک به منابع مالي نياز پيدا مي کند. در اين صورت بانک به عنوان مالک هواپيما مي تواند هواپيما را به نهاد واسط فروخته و پول موردنياز خود را تأمين کند. طبيعتا نهاد واسط هم براي خريد هواپيما طبق فرآيندي که قبلا توضيح داديم، اوراق اجاره منتشر کرده و با فروش اوراق به سرمايه گذاران، مبلغ مورد نياز براي خريد هواپيما را بدست مي اورد. به اين ترتيب. مالکيت هواپيما ازطريق نهاد واسط، به خريداران اوراق اجاره منتقل شده و از آن تاريخ به بعد اقساط اجاره بهاي هواپيما نيز به عنوان سود سرمايه گذاري به آنها تعلق خواهد داشت. بانک هم توانسته است منابع مالي موردنياز خود را با فروش هواپيما بدست آورد. به اين نوع اوراق اجاره اوراق اجاره رهني گفته مي شود/ زيرا بانک به عنوان باني انتشار اوراق اجاره، هواپيمايي را که در رهن خود بوده، فروخته و از اين طريق تأمين مالي مي کند. اوراق اجاره رهني عمدتا توسط بانک ها و شرکت هاي ليزينگ منتشر مي شود.
خب در اين برنامه با انواع اوراق اجاره آشنا شديد. باز هم يادآور مي شوم که در ايران از بين انواع مختلف اوراق اجاره تاکنون فقط اوراق اجاره به شرط تمليک منتشر شده است. همچنين بايد تأکيد کنم که استفاده از مثال هواپيما صرفا براي توضيح ملموس درباره اوراق اجاره بوده و اين اوراق براي تأمين مالي انواع دارايي هاي سرمايهاي/ يعني داراييهايي که عمر بلندمدت دارند مثل قطار، کشتي، ساختمان، خطوط توليد و... استفاده مي شود.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
تاکنون درباره اوراق مشارکت و اوراق اجاره صحبت کرديم و گفتيم که اگر بخواهيم اوراق بهادار را براساس ميزان ريسک آنها طبقه بندي کنيم، اوراق اجاره و اوراق مشارکت جزو کم ريسک ترين انواع اوراق بهادار محسوب مي شوند، زيرا حداقل بازدهي معين و تضمين شده اي را نصيب سرمايه گذاران مي کنند. در اين برنامه، قصد داريم درباره يکي ديگر از انواع اوراق بهادار براي شما صحبت کنيم. اوراق بهاداري که حتما با اسم آن آشنا هستيد. بله، سهام.
جالب است بدانيد بيشترين حجم معاملات در بورس، به معاملات سهام اختصاص دارد، تا آنجا که برخي، حتي بورس را بازار سهام مي نامند. همچنين بسياري از سرمايهگذاران باوجود آنکه مي دانند سهام در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره، ريسک بيشتري دارد، باز هم خريد و فروش سهام را به ساير اوراق بهادار، ترجيح مي دهند. شايد مهمترين دليل اين علاقهمندي، رابطه بين ريسک و بازده باشد، به اين معنا که خريداران سهام با پذيرش ريسک بيشتر، انتظار دارند بازدهي بيشتري در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورند. اما سهم چيست؟
سهم، بيانگر ميزان مالکيت فرد از يک دارايي است. اجازه بدهيد با يک مثال بسيار ساده توضيح بدهيم. کارخانهاي با سرمايـه يک ميليارد تومان را در نظر بگيريد. اگر کل کارخانه متعلق به يک نفر باشد، تنها آن فرد مالک کارخانه به شمار ميرود. اگر چهار نفر به نسبت مساوي مالک کارخانه باشند، در آن صورت سهم هرکدام از آنها در کارخانه يک چهارم خواهد بود. حال فرض کنيد مالکيت اين کارخانه يک ميليارد توماني بين هزار نفر بصورت مساوي تقسيم شود. در اين صورت ميزان مالکيت هر يک از اين افراد در کارخانه يا به تعبير ديگر، سهم هر فرد از کارخانه يک ميليـون تومان خواهد بـود. (يک ميليارد تقسيم بر هزار). بنابراين، سهم در تعريف بسيار ساده، بيانگر ميزان مالکيت فرد از يک دارايي است.
مفهوم ديگري که بلافاصله پس از مفهوم سهام با آن مواجه مي شويم، شرکت سهامي است. شرکت سهامي شرکتي است که سرمايه آن به سهام تقسيم شده است و هريک از صاحبان سهام به ميزان سهمي که دارند، در شرکت مسئوليت داشته و در سود و زيان حاصل از فعاليت شرکت نيز سهيـم خواهند بود.
کارخانهاي که در مثال قبل ذکر کرديم، در واقع يک شرکت سهامي است که هزار نفر سهامدار آن هستند. اگر به خاطر داشته باشيد، در بيان تاريخچه بورس هم گفتيم که اساسا شرکتهاي سهامي، زماني شکل گرفتند که بازرگانان به اين فکر افتادند تا با سهيمکردن ديگران در کسب و کار خود، علاوه بر تأمين منابع مالي موردنياز براي کسب و کار، سود و زيان احتمالي حاصل از اين کسب و کار را بين گروهي از افراد تقسيم کنند.
شرکت هاي سهامي، خود به دو دسته تقسيم مي شوند
الف: شرکتهاي سهامي خاص: شرکت سهامي خاص، شرکتي است که همه سرمايه آن را موسسان (بنيانگذاران) شرکت تأمين ميکنند و بنابراين، سهام آن براي عموم عرضه نميشود. تعداد سهامداران در شرکت سهامي خاص بايد حداقل 3 نفر باشد. حداقل سرمايه موردنياز براي تأسيس شرکت سهامي خاص هم يک ميليون ريال (صد هزار تومان) است.
ب: شرکت سهامي عام: شرکتي است که بخشي از سرمايه موردنياز آن، ازطريق عرضه سهام به عموم مردم تأمين ميشود. در شرکت هاي سهامي عام، تعداد سهامداران نبايد از 5 نفر کمتر باشد. حداقل سرمايه موردنياز براي تأسيس شرکت سهامي عام، 5 ميليون ريال (500 هزار تومان) است. يکي از مهمترين شروط عرضه سهام شرکتها در بورس اين است که شرکت، سهامي عام باشد.
خب، تا اينجا با مفهوم سهام و شرکت هاي سهامي تا حدي آشنا شديد. لازم است در اينجا چند نکته را درخصوص سهام و شرکت هاي سهامي ذکر کنيـم:
1- ويژگي مهمي که سهام را در مقايسه با اوراق بهادار با درآ مد ثابت مثل اوراق مشارکت و اوراق اجاره، براي سرمايهگذاران جذاب ميکند، امکان کسب سود بيشتر در ازاي پذيرش ريسک بالاتر است، زيرا اگر سرمايهگذار انتخاب مناسبي داشته باشد و سهام شرکت خوبي را انتخاب کند، ميتواند بازدهي بالاتري در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورد.
2- ريسک، ويژگي ذاتي سهام است، بنابراين، خريد و فروش سهام به افرادي که به هيچ عنوان توانايي و يا علاقهاي به پذيرش ريسک ندارند، توصيه نمي شود. اينگونه افراد بهتر است در اوراق بهادار با درآمـد ثابت، مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره سرمايهگذاري کنند.
3- دارندگان سهام، صرفا در سود و زيان و منافع شرکت سهيم نخواهند بود، بلکه به ميزان سهمي که در اختيـار دارند، در قبال تعهدات شرکت نيز مسئوليت دارند. بنابراين، لازم است سرمايه گذار قبل از خريد سهام يک شرکت، بطور کامل وضعيت آن شرکت را بررسي نمايد. البته، ذکر اين نکته لازم است که شرکتهايي که سهامشان در بورس خريد و فروش ميشود، اغلب شرکتهاي بزرگ، سودآور و داراي شرايط عمومي مناسب هستند، اما به هر حال، اين موضوع نبايد موجب شود که سرمايهگذار بدون تحليل، براي خريد يا فروش سهم تصميم بگيرد.
خب در اين برنامه، سهام را به عنوان مهمترين ورقه بهاداري که در بورس داد و ستد مي شود، به شما معرفي کرديم. طبيعتا سوالات زيادي درباره نحوه انتخاب سهام، مزاياي سهام نسبت به ساير انواع اوراق بهادار، نحوه قيمت گذاري سهام و... براي شما پيش آمده است که در بخشهاي بعدي، درباره آنها صحبت خواهيم کرد.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
شايد اين سوال براي شما بوجود آمده باشد که اساسا خريد و فروش سهام در مقايسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره، چه مزايايي دارد و چرا بسياري از سرمايه گذاران، سهام را به ساير انواع اوراق بهادار، ترجيح مي دهند. در اين بخش، قصد داريم چهار مزيت اصلي سهام را تشريح کنيم.
1- اولين مزيت سرمايهگذاري در سهام، امکان کسب بازدهي بيشتر در ازاي پذيرش ريسک بالاتر است. اگر به خاطر داشته باشيد، در معرفي اوراق مشارکت گفتيم که اگرچه نرخ سود اين اوراق، عليالحساب است و نرخ سود قطعي پروژه در سررسيد محاسبه و پرداخت ميگردد، اما معمولا نرخ سود قطعي تفاوت زيادي با نرخ سود عليالحساب نمي کند، بنابراين، آنچه که سرمايهگذار ميتواند به عنوان بازدهي قطعي خود تلقي کند، حدودا معادل همان مبلغي است که به عنوان سود عليالحساب به وي پرداخت ميگردد که اين ميزان بازدهي، ممکن است براي بسياري از سرمايهگذاران، بويژه سرمايهگذاران جذاب نباشد. در مورد اوراق اجاره هم اينچنين است، زيرا بازدهي اين اوراق نيز مبلغ ثابتي است که در قالب اجاره بها، بصورت دورهاي به خريداران اوراق پرداخت ميشود.
اما برخلاف اوراق مشارکت و اوراق اجاره، دارندگان سهام يک شرکت، به ميزان سهامي که دارند، در کليه منافع شرکت، ازجمله سود ساليانه و افزايش قيمت سهام، شريک هستند و اگر براي مثال، شرکت در طول يکسال فعاليت خود، حتي صد درصد هم سود کند، اين سود به سهامداران تعلق دارد. البته، بايد توجه داشت که همواره، چنين سودهايي نصيب سهامداران نميشود و گاهي اوقات ممکن است شرکت سود بسيار اندکي داشته باشد و حتي زيان دهد که در اين موارد نيز سهامداران، در زيان شرکت سهيـم خواهند بود. پس ريسک سرمايهگذاري در سهام بيشتر و البته، بازدهي موردانتظار خريداران سهام نيز بالاتر از اوراق مشارکت و اوراق اجـاره است. بنابراين، بررسي کامل شرکتها و انتخاب هوشمندانه سهام آنها، بسيار حائز اهميت است.
2- دومين مزيت سهام در مقايسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت، امکان مشارکت سهامدار در نحوه اداره شرکت است. اگر به خاطر داشته باشيد، در توضيح اوراق مشارکت و اوراق اجاره گفتيم که خريداران اين اوراق، در طول دوره سرمايهگذاري (مثلا 4 سال) سود مشخصي را دريافت کرده و در پايان دوره هم اصل سرمايهشان را دريافت کرده و به سرمايهگذاري خود پايان ميدهند، بدون آنکه دخالتي در نحوه انجام کار داشته باشند. اما در سهام، اينطور نيست. سهامداران به نسبت سرمايه خود، داراي حق رأي هستند و ميتوانند با شرکت در مجامع عمومي شرکتي که سهامش را در اختيار دارند، درباره مسائل اساسي شرکت مانند انتخاب اعضاي هيئت مديره، نحوه تقسيم سود و... اظهارنظر کنند.
3- سومين مزيتي که شامل حال سهامداران يک شرکت مي شود، اولويت آنها براي خريد سهام جديد آن شرکت است. لازم است در اين خصوص، کمي توضيح دهيم. وقتي شرکتها براي اولينبار سهام خود را منتشر ميکنند، قيمت پايـه سهام آنها که اصطلاحا قيمت اسمي نام دارد، هزار ريال (100 تومان) است، به اين معنـا که اگر مثلا سرمايه شرکت صد ميليون تومان باشد، شرکت بايد يک ميليون سهم 100 توماني منتشر کند. اما قيمت سهم در بورس، لزوما هميشه معادل قيمت اسمي يعني 100 تومان نيست، زيرا براساس نوع عملکرد شرکت و ميزان تقاضايي که براي آن سهم در بورس وجود دارد، قيمت سهام ممکن است با افزايش يا کاهش مواجه شود. کافيست نگاهي به قيمت سهام شرکتهاي مختلفي که هم اکنون در بورس خريد و فروش مي شوند، بياندازيد. خواهيد ديد که قيمت سهام اغلب شرکتها بالاتر از 100 تومان، يعني بالاتر از ارزش اسمي است. حال فرض کنيد شرکتي که هماکنون سهامش مثلا با قيمت 180 تومان در بورس خريد و فروش مي شود، قصد دارد براي تامين منابع مالي بيشتر، سهام جديد منتشر کند. طبيعتا براساس قانون، اولا شرکت بايد براساس قيمت اسمي، يعني 100 تومان، سهام منتشر کند و ثانيا، سهامداران فعلي شرکت، در اولويت براي خريد سهام اين شرکت مي باشند، نتيجه کاملا مشخص است. سهامداران فعلي با خريد سهام جديد شرکت مي توانند به ازاي هر سهم، 80 تومان سود کسب کنند، زيـرا سهمي را که در بورس، با قيمت 180 تومان خريدار دارد، به قيمت 100 تومان (ارزش اسمي سهم) خريداري ميکنند.
4- چهارمين مزيت خريد سهام، امکان دريافت سهام جايزه از شرکت است. همانطور که گفتيم، شرکتها معمولا در پايان هر سال، مبلغي را به عنوان سود بدست ميآورند. نحوه استفاده از سود ساليانه در شرکتها متفاوت است. برخي شرکتها تصميم ميگيرند درصدي از سود را بين سهامدارانشان توزيع کنند، اما برخي ديگر ترجيح ميدهند بجاي آنکه با توزيع سود، نقدينگي را از شرکت خارج کنند، سود بدست آمده را صرف توسعه شرکت نمايند. به همين دليل، از محل سود ساليانـه، سرمايه خود را افزايش ميدهند.
براي مثال، شرکتي با سرمايه 10 ميليارد توماني را درنظر بگيريد. فرض کنيد اين شرکت در پايان سال، 3 ميليارد تومان سود بدست آورده و تصميم گرفته است از اين مبلغ، 2 ميليارد تومان را به افزايش سرمايه اختصاص دهد. بنابراين، سرمايه شرکت 20 درصد افزايش يافته و از 10 ميليارد تومان به 12 ميليارد تومان مي رسد. همانطور که قبلا هم توضيح داديم، چون اين سود متعلق به سهامداران فعلي شرکت است، بنابراين منافع حاصل از افزايش سرمايه نيز به سهامداران فعلي شرکت تعلق خواهد داشت. پس ميزان سرمايـه سهامداران نيز بايد به ميزان 20 درصد افزايش يابد. به عنوان مثال، فردي که تا پيش از افزايش سرمايه، مالک 100 سهم شرکت بوده است، پس از افزايش سرمايه مالک 120 سهم شرکت خواهد بود، يعني 20 سهم جديد را به عنوان سهام جايزه دريافت کرده است. چون سهامداران شرکت براي دريافت اين سهام، پولي پرداخت نميکنند، به اين سهام، سهام جايزه گفته ميشود.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
تاکنـون ضمن معرفي سهام به عنوان مهمترين ورقه بهاداري که در بورس معامله ميشود، به مقايسه سهام با اوراق مشارکت و اوراق اجاره پرداختيم و گفتيم که سرمايهگذاري در سهام، در مقايسه با اين اوراق، ريسک بيشتري داشته و البته، بازدهي مورد انتظار آن نيز بيشتر است. همچنين با بيان اينکه دارنده سهام شرکت، به اندازه سهم خود مالک شرکت محسوب شده و در سود و زيان شرکت سهيم خواهد بود، برخي مزاياي سرمايهگذاري در سهام ازجمله امکان کسب بازدهي بيشتر در مقايسه با اوراق بهادار با درآمد ثابت، امکان مشارکت در تصميمگيريهاي کليدي شرکت، اولويت براي خريد سهام جديد و همچنين امکان دريافت سهام جايـزه را ذکر کرديـم.
در کنار همه مزايايي که براي سهام ذکر شد، توجه به اين نکته مهم بسيار ضروري است که انتخاب سهام يک شرکت، بايد با شناخت کامل نسبت به وضعيت حال و آينده شرکت موردنظر انجام گيرد. به بيان ديگر، لازم است سرمايه گذار پس از آشنايي و تحليل کافي پيرامون عوامل اثرگذار بر قيمت سهام شرکت يا شرکتهاي موردنظر خود، نسبت به خريد سهام مذکور اقدام کند. اما چه عواملي ميتواند بر قيمت سهام، تأثيرگذار باشد. بطور کلي، سه دسته عوامل ميتوانند قيمت سهام شرکتها را تحت تأثير قرار دهند:
الف: عوامل کلان يا محيطي
ب: عوامل مرتبط با صنعتي که شرکت در آن فعاليت ميکند
ج: عوامل دروني شرکت
در ادامه، درخصوص هريک از عوامل اثرگذار بر قيمت سهام شرکت توضيح خواهيم داد:
عوامل کلان يا محيطي
نخستيـن عامل اثرگذار بر قيمت سهام شرکتها، عوامل کلان يا محيطي هستنـد. منظور از عوامل محيطي، عواملي هستند که کاملا خارج از اختيار شرکتها بوده، ولي ارزش سهام آنها را تحت تأثير قرار مي دهند. به نظر شما، چه عوامل محيطي مي تواند قيمت سهم را تحت تأثير قرار دهـد؟
1- وضعيت اقتصادي و سياسي: يکي از عوامل بيروني که ميتواند قيمت سهام را تحت تأثير قرار دهد، ثبات يا عدم ثبات در اوضاع اقتصادي و سياسي در عرصه داخلي و بينالمللي است. بدون ترديد، آرامش فضاي اقتصادي و سياسي کشورها، به دليل آنکه زمينه تداوم فعاليت رو به رشد بنگاههاي اقتصادي را فراهم ميکند، اين اطمينان خاطر را نيز براي سرمايهگذاران ايجاد ميکند که با خريد سهام اين شرکتها، ميتوانند به سود قابل قبولي برسند.
2- سياست هاي کلان پولي، مالي و ارزي: يکي از مهمترين عواملي که ميتواند بر روند فعاليت، سودآوري و در نتيجه قيمت سهام شرکتها اثرگذار باشد، سياستهاي دولت در حوزه پولي، مالي و ارزي است. براي مثال، درصورت افزايش نرخ ارز، آندسته از شرکت هاي بورسي که اغلب محصولات خود را به خارج از کشور صادر ميکنند، با افزايش سودآوري مواجه خواهند شد، زيرا درآمد حاصل از فروش آنها افزايش مييابد، اما در مقابل، شرکتهايي که بخش عمده مواد اوليه موردنياز خود را از خارج کشور تأمين ميکنند، با افزايش هزينهها و در نتيجه، کاهش سودآوري مواجه شده و ارزش سهام آنها تحت تأثير قرار ميگيرد. همچنين درصورتي که دولت نرخ سود تسهيلات اعطايي به بنگاههاي اقتصادي را کاهش دهد، طبيعتا هزينه تأمين مال بنگاهها کاهش يافته و ميزان سودآوري و در نتيجه، ارزش سهام آنها افزايش خواهد يافت.
3- بودجه سالانه کشور: سومين عامل محيطي اثرگذار بر ارزش سهام شرکت ها، ترکيب بودجه ساليانه کشور است، زيرا ترکيب بودجه، در واقع جهتگيري اصلي دولت در طول سال را نشان ميدهد. براي مثال، اگر دولت در بودجه ساليانه خود، برنامه گستردهاي براي توسعه صنعت پتروشيمي درنظر گرفته باشد، طبيعتا به اين معناست که شرکتهاي فعال در اين صنعت، تحت تأثير برنامههاي توسعهاي دولت، با رشد قابل توجهي مواجه شوند، همين امر تقاضا براي خريد سهام شرکتهاي پتروشيمي و در نتيجه، ارزش سهام آنها در بورس را افزايش خواهد داد.
4- قوانين و مقررات: چهارمين عامل محيطي اثرگذار بر قيمت سهام شرکتها، قوانين و مقررات است. براي مثال، فرض کنيد براي صادرات برخي محصولات پتروشيمي به خارج از کشور، تعرفه وضع شود. طبيعتا اين تصميم بر قيمت سهام آندسته از شرکت هاي بورسي که درآمد آنها از محل صادرات محصولات پتروشيمي مذکور بدست مي آيد، تأثير منفي خواهد داشت، زيرا هزينههاي آنها را افزايش مي دهد. لازم به ذکر است هر اندازه ثبات در قوانين و مقررات بيشتر باشد، امکان تصميمگيري بهتر و دقيقتر براي سرمايهگذاران بيشتر فراهم خواهد شد.
منبع : سایت آموزش تالار مجازی بورس ایران
http://irvex.ir
تعداد صفحات : 3